شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

شکارچی

 

گنجشک‌ها برعکس آدم‌ها 
هیچ‌چیزی را قیمت نمی‌کنند
هر چه می‌بینند برمی‌دارند و می‌خورند
دانه نبود با تکه‌نانی و حشره‌ای سیر می‌شوند
آدم‌ها هرگز سیر نمی‌شوند
گرسنه شدند به درخت شلیک می‌کنند
گنجشک‌ها می‌ریزند و گربه‌ها شروع می‌شوند
چراغ‌قوه و تفنگ بادی 
شوخی کثیفی‌ست!

اکبر اکسیر

تک نگاری

شعرها

از آن آغاز... زخمِ دایه بر قُنداقه‌ام باقی‌ست

از آن آغاز... زخمِ دایه بر قُنداقه‌ام باقی‌ست

حامد ابراهیم پور

از بریده‌ها

از بریده‌ها

شهین خسروی نژاد

مرا از این‌که منم عاشقانه‌تر بنویس

مرا از این‌که منم عاشقانه‌تر بنویس

عادل سالم

فروبارِ عیشِ وِلَرم

فروبارِ عیشِ وِلَرم

سیدعلی صالحی