شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

آلارم

 

شب‌ها که می‌خوابیم ساعت‌ها نمی‌خوابند
دارکوب‌ها بر دیوار می‌کوبند
عقربه‌ها به هم چه می‌گویند؟
شب در تاریکی راه می‌رود
نزدیکی‌های صبح خسته می‌شود، می‌خوابد
ساعت‌ها، زنگ می‌زنند!
 

اکبر اکسیر

تک نگاری

شعرها

برهوت

برهوت

رضا محمودی‌حنارود

تا زبان سرخشان از دار بیرون می‌زند

تا زبان سرخشان از دار بیرون می‌زند

زری قهار ترس

از اتفاق چشم تو باران به من رسید

از اتفاق چشم تو باران به من رسید

عادل سالم

به پسر عموهایم گفتم نمی‌شود!

به پسر عموهایم گفتم نمی‌شود!

زینب حسن پور