شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

صبح شلوغ به شرجی می‌دود

صبح شلوغ به شرجی می‌دود
جیغ ممتد دو زن و احتمال مرگ یکی
ـ آقای بارتلو که سر کوچه همه‌چی می‌فروشه رو سریعاً بیارید!
و نگاهی از سر شک به شلختگی حیاط همسایه که طبق عادت ساعت هفت، تفنگش را پر می‌کند
جان‌نثار هم برای خرید دارو و رساندن آخرین دستور سری رفته...
ادامه یافتن جنگ سال‌ها پس از جنگ در ذهن هیتلر پیر که بر صندلی راحتی‌اش جا‌به‌جا می‌شود تا روزنامه‌های صبح بوینس‌آیرس را بخواند.
 

محمد شریفی سده

تک نگاری

شعرها

سه شعر از میثم مهر نیا

سه شعر از میثم مهر نیا

میثم مهرنیا

سه شعر برای گرگ و ماه

سه شعر برای گرگ و ماه

محمود بهرامی

درخت زندگی 44

درخت زندگی 44

علی ثباتی

به صبحی دیگر

به صبحی دیگر

محمود معتقدی