شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

جنگ 

جنگ 
روسری از سر زنان زیادی برداشت 
و هر دکمه‌ای که لمس می‌کرد
سربازان زیادی کشته می‌شدند
تو روی زمین دراز کشیده‌ بودی 
با ملافه‌ای  سفید
می‌دانی؟
تنها  ملافه‌های ‌سفید 
مرگ‌ را می‌پیچند...
با هیچ‌ لهجه‌ای نمی‌شد صدایت‌ زد
هیچ ‌نامی‌ نداشتی
 و نام‌ تو 
می‌توانست نام هر‌چیزی باشد
مثلا تخت‌خواب
و‌ بعد در‌نامت خوابید

نصیبه نامی

تک نگاری

باد می‌گفت با باد

باد می‌گفت با باد

آنوشا نیک‌سرشت

میبینمت حسین !

میبینمت حسین !

سید علی صالحی

شعرها

به موازاتِ دریا

به موازاتِ دریا

راد قنبری

بمب

بمب

بکتاش آبتین

هر اولاجاغین سونونا داغیلدین

هر اولاجاغین سونونا داغیلدین

حسن معصومی

سرآخر

سرآخر

ستار جانعلی‌­پور