شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

از نخلستان که عبور کردی 

...

از نخلستان که عبور کردی 
دخترانِ تشباد به استقبالت می‌آیند 
با زنبیل‌هایی پر از لبخند خورشید 
و خنده‌های دزدانه 
البته که مهمان حبیب خداست 
اما جاشوها 
هر غروب 
با گرگورهای خالی 
و دل‌هایی پر از امید 
از دریا باز می‌گردند  

سفره‌هایشان پر از شرجی‌ست 
خلیج از صید شاید 
اما از ترانه خالی نمی‌شود 
و بندر شبانه با کل و شپ در کوچه‌های جفره  می‌رقصد. 

پی‌نوشت:
تشباد: باد گرمی ‌که در فصول گرم سال در جنوب می‌وزد 
جفره محله‌ای است در بندر بوشهر، در مجاورت دریا که شغل اکثر ساکنین آن از دیرباز دریانوردی و صیادی بوده است.
 

مسلم صداقت

تک نگاری

شعرها

 صبح آن روز ساعت هفت از

صبح آن روز ساعت هفت از

محمد حسین عباسی

این باغ سوگوار درختان بی بر است

این باغ سوگوار درختان بی بر است

رضا جمشیدی

از اتاقی پیاده می‌شوم

از اتاقی پیاده می‌شوم

مریم فرجی

لای گیسوان او بگرد، با چراغ‌قوه‌ای قوی

لای گیسوان او بگرد، با چراغ‌قوه‌ای قوی

حمید حسینیان