شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

از نخلستان که عبور کردی 

...

از نخلستان که عبور کردی 
دخترانِ تشباد به استقبالت می‌آیند 
با زنبیل‌هایی پر از لبخند خورشید 
و خنده‌های دزدانه 
البته که مهمان حبیب خداست 
اما جاشوها 
هر غروب 
با گرگورهای خالی 
و دل‌هایی پر از امید 
از دریا باز می‌گردند  

سفره‌هایشان پر از شرجی‌ست 
خلیج از صید شاید 
اما از ترانه خالی نمی‌شود 
و بندر شبانه با کل و شپ در کوچه‌های جفره  می‌رقصد. 

پی‌نوشت:
تشباد: باد گرمی ‌که در فصول گرم سال در جنوب می‌وزد 
جفره محله‌ای است در بندر بوشهر، در مجاورت دریا که شغل اکثر ساکنین آن از دیرباز دریانوردی و صیادی بوده است.
 

مسلم صداقت

شعرها

آن زن که می‌خواند و برایش دست می‌زنند

آن زن که می‌خواند و برایش دست می‌زنند

کوروش رنجبر

بی‌شرف های دور من: بسیار

بی‌شرف های دور من: بسیار

فرزین منصوری

مانده یک کوچه و تنها یکی از ما دو نفر

مانده یک کوچه و تنها یکی از ما دو نفر

جواد محمدی فارسانی

چیزی از من در تَنده‌ی پدر جا ماند

چیزی از من در تَنده‌ی پدر جا ماند

مایرام تکیه‌ای

ویدئو