شعرها
صوت ها
ویدئوها
کتاب ها
...
چتر و باران نبود تنهایی بود
حتی انسان نبود تنهایی بود
کوهی غمگین...
...
دلتنگی را کنار بگذار، رفیق!
غمها را در حصار بگذار، رفیق!
در...
...
اینجا دیگر نقطهی پایانی ماست
عصر تلخ شروع ویرانی ماست
...
...
در عصر تیرگی اثر از آفتاب نیست
بیدار شو، رفیق! که هنگام خواب نیست
...
...
روی تختی که پر از دلهرهی بیداریست
زندگی تازهترین حالت...
هر پیکی گیراییِ خود را دارد!
هر کس شب رؤیایی ِخود را دارد
هر چند که...
همچون دشتی که ابر بارنده نداشت!
غمگین بودیم و کس به لب خنده نداشت!
از ما...
این چندسالگیست مرا باد میبرد؟!
به سمت چه؟ به سمت کجا باد...
باید ﮐﻪ ﺍهل ﺭﺍﺑﻄﻪ ﻭ گفتوگو ﺑﺎﺷﺪ!
ﯾﺎ ﺁﺩﻣﯽ ﺑﯽﺣﺎﺷﯿﻪ، ﺑﯽهایو هو...
عطر نفسات میرسد از آن سوی گوشی
حیف است که پیراهن گلدار نپوشی
دریایی...
اصلاً چرا؟ چقدر؟ چگونه؟ کجا و کی؟
ما را سیاهمستی تاریخ کرده قی!
...