شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

خجالت نمی‌کشم

...

خجالت نمی‌کشم
از این‌که تاکی شوریده‌ام
و سالیان به بالای خود پیچیده
خجالت نمی‌کشم 
اگر صنوبری بلند بالایم
 یا بلوطی کهن، 
تک‌ افتاده 
در دامنه‌ی زاگرس؛
ریشه گسترانیده، گردوبنی 
تکیه داده به کوهِ منفردِ خان‌گُرمَزم. 
 
هر زمان انگوری رنگارنگ، 
حبه‌ا‌ی سیاه، با لبخندی سرخ 
پنهان در دلی عاشق، بوده‌ام
تا مگر شبی، 
سردی شرم حضوری را
در آغوشی پرخواهش،
گرم کند در پاییز!
سالیان است
کبوتری جَلدم
در سوسوی دوردست‌ترین ستاره‌ها
 بی‌آن‌که عشق را کتمان کنم
به هیئت زنی در واپسین وداع 
با چشمانی مرطوب و دلی آشفته
که بال‌بال می‌زند؛
برای وطنی دارا، مغرور 
با دست‌های تهی؛ 
شرمگینم  و خجالت می‌کشم!
 

علی جانوند

تک نگاری

بلاغتِ شورش

بلاغتِ شورش

فرشاد سنبل‌دل

جنینِ گمشده

جنینِ گمشده

صابر محمدی

شعرها

چکامه اناهید

چکامه اناهید

صدرا یوسف زاده

تو میوه‌های منی 

تو میوه‌های منی 

محمد شمس لنگرودی

من حواسم همیشه پرتِ توئه

من حواسم همیشه پرتِ توئه

احمد امیرخلیلی

راویِ سایه‌های ناتمام

راویِ سایه‌های ناتمام

سیدعلی صالحی