شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

شعبده کن

شعبده کن
وقت‌هایی که چیزی می‌نوشم
می‌نويسم
چیزی می‌خوانم
یا تنها درسايه حل می‌شوم
به درزهای دیواري خیره  و به هیچ فکر می‌کنم

آهسته از روبه‌روی من رد شو
 با نگاه 
لبخندهات
چگونه شعبده می‌کنی
درسرم پرنده‌هایی به پرواز می‌رسند
که جز شانه‌های تو به شاخه‌ای اعتماد ندارند

از چشم‌ها گيلاس‌ها آويزانند
که در حافظه‌ی هیچ تابستانی نیست
لب‌ها گل آفتابگردان
 رويیده
در انتظار گونه‌های تو
و از سینه‌ام موسیقی‌ای نو به گوش می‌رسد
که  انسانی تاب مقابله با آغوش نگرفتنت را ندارد

لحظه‌ای دیدن تو
محو می‌کند 
روزهایی را که حشره‌وار 
در ذهنم صدا می‌کردند

بيا با هر  آمدنی 
دوباره شعبده کن.

شهره رنج‌ور

تک نگاری

شعرها

بر شانه‌ى تو صبح سحر برنخاستن

بر شانه‌ى تو صبح سحر برنخاستن

مهدی فرجی

نقابی از خوشبختی

نقابی از خوشبختی

احمدرضا احمدی

همه‌چيز از یک دعوتنامه شروع شد

همه‌چيز از یک دعوتنامه شروع شد

مجتبی هژبری

رضا به کودتای اول این قرن داده بودم بیایی

رضا به کودتای اول این قرن داده بودم بیایی

مجید اجرایی