شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

بر این کویر تشنه، نم‌نم شعر باران گفت 

بر این کویر تشنه، نم‌نم شعر باران گفت 
آتش شد و هر بوسه‌اش را سرخ و سوزان گفت 
نجوای او پیچید در من، پیکرم گل داد
در گوش من افسانه‌هایی از خدایان گفت 
من گم شدم در قوس بی‌پایان آغوشش 
انگار از اقیانوس نامحدود کیهان گفت 
انگار از تقطیر تن، در هرم دستانش 
از التهاب عشق، از بی‌تابی جان گفت 
انگار وقتی من غباری ناگهان بودم 
از روزهای بعد از این، از خشم طوفان گفت 
تا گفت: «لیلا!» نبض شهری نامرتب شد 
نام مرا در گوش هشیاران و مستان گفت
من خاک بودم، قطره‌ی اشکی به من جان داد
من خاک بودم نام من را عشق، انسان گفت
 

لیلا معصومی

شعرها

سیمای تاکستان‌ها

سیمای تاکستان‌ها

غلامحسین چهکندی‌نژاد

دیلیم سوسور اوره ییمده نئچه گیلئی دولانیر

دیلیم سوسور اوره ییمده نئچه گیلئی دولانیر

بهنام قسمتی

این روزها،

این روزها،

ابراهیم کارگرنژاد

همه در این آینه حضور دارند

همه در این آینه حضور دارند

احمدرضا احمدی