شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

من توی شعر کاری می‌کنم

من توی شعر کاری می‌کنم
 که یک عالم‌غیب، تزریق شود به  دوروبر
و  زبان، در تلویزیون خدا، برفکی شود
من اطراف قدیم را،  می‌فرستم به‌دنبال سایه‌اش
و باعث می‌شوم، که گوش مضطرب، شماره بگیرد و زنگ بزند
من توی شعر
آن‌ جای شلوغ را،  پیشنهاد می‌دهم به ذهن بنگی 
و علاف روبه‌روی یخچال را،  بازنشسته می‌کنم از یورتمه در ابر. 
کاری می‌کنم که کره‌جن، پر کند پرسشنامه را (برای عبور از خط فقر)
 و دختر نجوا کند در گوش آسفالت
طوری می‌نویسم  که شهود قدسی،‌ بالأخره چاپ شود روی تیشرت. 
و جسم منیژه، تقاضای بخشش کند، از قوم‌و‌خویش قدیس
 اختر بالای بلوک پنج، چشمک بزند در  مسیر کبریا
پشه کشته شود در جهان انفورماتیک
و کرم‌ها تخفیف بدهند در خزیدنشان
کاری می‌کنم که خودکشی، با آژیر «ببخشید»، بگذرد از توی بلوار
برچسب معنوی، الصاق شود به انکار من
دو تا پنجره، بالأخره، بهم تعارف شوند
و گلبرگ سنگین گلایل، با اداواطوار، بیفتد روی قبر تو

علی قنبری

تک نگاری

احضار روح زبان در قامت کلمه

احضار روح زبان در قامت کلمه

محمدرضا عبادی صوفلو

به هوای هوایی تازه

به هوای هوایی تازه

علی مسعودی نیا

شعرها

سیم‌های یک بمب ساعتی

سیم‌های یک بمب ساعتی

گروس عبدالملکیان

با اندوهی تلخ‌تر از شراب

با اندوهی تلخ‌تر از شراب

سید حامد معراجی

زیرپوست شهر

زیرپوست شهر

محمود معتقدی

تا بوده

تا بوده

سیدعلی صالحی