شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

کابوس شبش رقص طنابی

کابوس شبش رقص طنابی، چه طنابی!
مثل تو و من نیست عذابش، چه عذابی!
مظلوم به خون‌خواهی و ظالم به مجازات 
این محو چه رؤیایی و این غرق چه خوابی
چرخِ فلک آباد! که می‌گردد و زود است
تا خانه‌خرابت بکند خانه‌خرابی
آن لحظه که سودی نکند «نعمت غفلت»
با شیخی و شاهی، چه نمازی، چه شرابی
می‌بینمت آن‌گاه که «طوفان‌زده» باشی
آویخته از تخته‌ی افتاده به آبی
آن‌کس که بخواهد به حسابت برسد هست
شرمنده که خود معتقد روز حسابی
دیرآمدگان از همه دنبال سؤال‌اند
زودا که نه چون ما بپذیرند جوابی
«ای کشته که را کشتی تا کشته شدی زار»
این حیف که پنهان شده دیری به کتابی

مهدی فرجی

تک نگاری

شعرها

سلام بر همپیاله‌های من 

سلام بر همپیاله‌های من 

یونس هدایت مقدم

کبود قبر بود و نبودم کنار خودم

کبود قبر بود و نبودم کنار خودم

فهیمه جهان آبادی

من حواسم همیشه پرتِ توئه

من حواسم همیشه پرتِ توئه

احمد امیرخلیلی

برادر

برادر

امیررضا وکیلی

ویدئو

میوه های ملال

میوه های ملال

یدالله رویایی