شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

چون قوغ آتش داخل بنزین رهایم کن

چون قوغ آتش داخل بنزین رهایم کن
حالا که خواهی رفت، بی‌تدفین رهایم کن
این رابطه کام تو را هم تلخ خواهد کرد
از من حذر کن دختر شیرین، رهایم کن
مانند عمر اندکِ عباس معروفی
در غربت طولانی برلین رهایم کن
این عصر، آخر شوربا می‌سازد از انسان
در چرخه‌های خونیِ ماشین رهایم کن
در سینه‌ات حبسم هزاران سال شد، ای اسب
چون شیهه بعد از خوردن قمچین رهایم کن
بالا ببر، بالا ببر، بالا ببر، بالا
بالا ببر، بالا ببر...
پایین رهایم کن

رامین مظهر

شعرها

کابوس

کابوس

امیربهادر کریمی

نیمی که مرده  بر شانه‌های تو

نیمی که مرده  بر شانه‌های تو

یلدا منتظری

دشت را  به تمامی فریاد شدم 

دشت را  به تمامی فریاد شدم 

هوشنگ رئوف

تاریکی اشاره می کند: «تو»

تاریکی اشاره می کند: «تو»

نادره جلادت

ویدئو

خیمه شب باز

خیمه شب باز

سعدی گل‌بیانی