شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

در ۳۵۰ روز انفرادی فصل‌ها گم می‌شوند

در ۳۵۰ روز انفرادی فصل‌ها گم می‌شوند
این یک شعر نیست
گلوله‌ای‌ست که در قلب شاعر از  بال‌های کبوتری بیرون آوردند
و پیش از آن‌که صدای افتادنش 
در ظرف اتاق عمل شنیده شود
  پرکشید.
پرکشید
و روی ریشه‌های درختی در زیر زمین نشست

بعدها نوشتم:
سلام
این‌جا ابتدای پاییز است
و قلبم زیستگاه پرندگانی‌ست که از قلب تو پرواز
 کرده‌اند
 

حامد بشارتی

شعرها

 از گپ با درخت نارنج

از گپ با درخت نارنج

حامد پورشعبان

عطر تنت را 

عطر تنت را 

غلامحسین چهکندی‌نژاد

نفیسه قانیان

رؤیای پلنگ

رؤیای پلنگ

علیرضا آبیز