شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

وطنم قلبم بود

...

وطنم قلبم بود
مادرم قلبم بود
خواهرم قلبم بود
نانوای محل 
که چشم‌های روشنی داشت
و با دختران جوان
و زنان جاافتاده ملایم حرف می‌زد
قلبم بود
رفتگر خیابان  شهید فهمیده
که کشاورزی خوانده 
و مخالف «جدایی نادر از سیمین»
و منتقد سخت فیلم‌های خانواده‌ی مخملباف بود
قلبم بود 
لعنت به دستی 
که قلب مرا به گُه کشید

فخرالدین سعیدی

شعرها

محمد انتظاری

آن‌جا که بادِ تفرقه، سرکوب می‌شود

آن‌جا که بادِ تفرقه، سرکوب می‌شود

جعفر درویشان

از گیسوان مشکی‌اش، از شانه می‌ترسی

از گیسوان مشکی‌اش، از شانه می‌ترسی

تمنا مهرزاد

 فاصله‌ام با بشقاب سفیدى كه شكست،

فاصله‌ام با بشقاب سفیدى كه شكست،

سوری احمدلو

ویدئو