شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

نرگس‌ها به تو شبیه‌ترند تا من

نرگس‌ها به تو شبیه‌ترند تا من
از همان گلدان روی میز
تمام خانه را تسخیر کرده‌اند
تو با چاقوی در دستت
از پشت میز آشپزخانه هم زیبایی
حتی وقتی شکم دریا را پاره می‌کنی

لب می‌زنی ترانه‌ی «زمستان» را
دلواپس چه هستی؟
می‌خواهی گل‌های کاغذی توی گلدان بکارم؟
 ما که خواب نمی‌مانیم لحظه‌ی تحویل
و تند و تند آب تنگ را عوض می‌کنیم


به عکس‌های هفت‌سین هر سال نگاه می‌کنم
یک‌هفتم هر زمستانی
دلش نمی‌خواهد بمیرد با ماهی در تنگ
زرد شود با سبزه در سفره

آب شود زودتر از شمع‌ها کنار روشنی آینه

حساب لحظه‌ها را قطره‌قطره نگه داشته‌ام
تحویل می‌شود
سرت را از زیر پتو بیرون می‌آوری
حتما زنبق‌ها هم از زیر برف بیرون زده‌اند

یک‌هفتم لبخندم
نمی‌افتد در عکس
نترس

دست رودخانه را رها کن
خودش روزی دریا را پیدا می‌کند

دست به سفره نمی‌توان برد
هر چه این سفره‌ بوی ماهی می‌دهد
بوی عید نمی‌دهد
بروم ماهی تازه‌تری بگیرم؟

نیکو طوفانی 

شعرها

زنانِ اسطوره پیراهن ابریشمی می‌پوشند

زنانِ اسطوره پیراهن ابریشمی می‌پوشند

علیرضا کرمی

با اندوهی تلخ‌تر از شراب

با اندوهی تلخ‌تر از شراب

سید حامد معراجی

مگس

مگس

علیرضا آبیز

آه ای غرور متصل به غم

آه ای غرور متصل به غم

احمد امیرخلیلی