...
ساده شبیه نانِ خودم حرف میزنم
با هر که با زبان خودم حرف میزنم
با لقمههای چرب شما قهر کردهام
با خُردههای نان خودم حرف میزنم
من روضهخوان جسم جعلق نبودهام
از کشتگان جان خودم حرف میزنم
از گلهی شیرهای تپیده به خون خویش
در بیشهی نهان خودم حرف میزنم
لب بر لبِ نیِ کس و ناکس نمینهم
تا با نی استخوان خودم حرف میزنم
گیرم صدای موج مرا هم شنیدهاید
بحرم که با کران خودم حرف میزنم