شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

تو که بازیچه‌ی لبخندهایت ساختی ما را

تو که بازیچه‌ی لبخندهایت ساختی ما را
به روزی بدتر از موی خودت انداختی ما را
گرفتی بند دل را بادبادک را هوا کردی
رها کردی پس از آن‌که خودت افراختی ما را
کنار رود بودی سنگ بودم پیش پای تو
نگاهم کردی و برداشتی... انداختی ما را
و من سرمایه‌ی عشق تو بودم راست می‌گفتی
خریدار کسی دیگر شدی، پرداختی ما را
برنده بود برگت لحظه‌ی آخر دلت لرزید
شنیدم از رفیقانت که عمداً باختی ما را
گذشت عمرم، خیابان بود و مردی پیر را دیدی
به چشمت آشنا بودم ولی نشناختی ما را

وحید رحمانی

تک نگاری

شعرها

امشب زنی از جاده‌ی کابوس برگشته است

امشب زنی از جاده‌ی کابوس برگشته است

مریم حسین‌زاده

سیاهـْدار

سیاهـْدار

جمال‌الدین بزن

واگیری

واگیری

عبدالعلی عظیمی

شب را که ورق بزنی

شب را که ورق بزنی

علیرضا ملک زاده