شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

...

درست در همین خواب‌ها
که بوته‌های تمشک
تپه را پنهان...

 هر پسین فرو می‌روم در لاک خودم 
سرخ 
و این خیابان بدون...

 از این ساده‌تر نیست
پرچم از میله بالا می‌رود 
و گربه از...

شعرها

هر‌ چه ظرف‌ها نشسته

هر‌ چه ظرف‌ها نشسته

فرزین پارسی‌کیا

از گیسوان مشکی‌اش، از شانه می‌ترسی

از گیسوان مشکی‌اش، از شانه می‌ترسی

تمنا مهرزاد

بی‌شرف های دور من: بسیار

بی‌شرف های دور من: بسیار

فرزین منصوری

 به‌دست همه چراغی بود

به‌دست همه چراغی بود

احمدرضا احمدی