شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

دیزاین

 

عشق
یک صندلی هذلولی/ چرخان است
در وقت شهاب‌باران،
قسمت دایره است
از تاب‌خوردگی‌/ سرگیجه‌های مترسکانه به دور کلاغ / خودمان.

بازدیدکنندگان  عزیز،
به احترام عشق/ صندلی
قیام/ سکوت
بنشینید  لطفاً
به‌جای گزینه‌ی مناسب/ گزنده‌ی برتر
فقط با مداد نرم
کلاهتان را بردارید

این‌که پیچیده نیست
دور کسی
به زور
عشق‌های مستقیم را ابراز/ اقرار/ تسریع/ تسهیل/ ترسیم کردن
در وقت شهاب‌باران.
تا قسمت شما چه باشد/ چه نباشد
این قسمت سهمی شکل از خواب/ کار من است
روی یک خط خمیده/ عشق/ کاناپه.
حالا خط سایه‌ی شما را به این توجه/ منحنی
و یک آباژور لیس کمثله شیء
در نقطه‌ای که سهمی از شکل من است
عکس ثریا می‌رود
روی دیوار کج
یا عکس هر کدام از عشق‌ها/ صندلی‌های قبلی من/ بازدیدکنندگان عزیز
لطفاً در وقت شهاب‌باران به خروجی اول/ دوم/ .../ الی آخر تمام شد.
 

مسعود سالاری

شعرها

 از امید و ناامیدی

از امید و ناامیدی

عبدالعلی عظیمی

در گلوگاه اصلی شکم

در گلوگاه اصلی شکم

رسول کاوه

كازابلانكا‌(2)

كازابلانكا‌(2)

محمود بهرامی

خزان گرفته‌ام و فرصت بهارم نیست

خزان گرفته‌ام و فرصت بهارم نیست

فاطمه شمس