شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

مودریا

 

مودریا فراسایش بر کتیبه‌ی کوه 
به رویش فرعون‌های خوابیده در مومیا 
به دره‌های نیل
از پسا تائو تا پیشا پاترا.
و هراس ایزیس بر ستیزای چشم هورس 
که شاهین سای کشیده سوی 
در به‌هم‌ریختی از هم‌ریختای در هم ردیف 
به نبرد خدایان مخوف.
و چشم آپوفیس به بلندای آتون 
در پرتویی از روشنای سیاه 
تا فرار ژه‌هایی در دژگاه فراعن
که رد زده اجساد آن‌سوی تاریخ را
بر شانه‌ی ارابه‌هایی از قعر قرون 
در شب شکوهِ جهش ـ شگرف از  چشم‌ها
که گشوده امروزیت جهان‌ها را 
در گذر از دروازه‌های اوزیریس 
به برگابرگ باستان...
 

جلال کیانی

تک نگاری

شعرها

از اتفاق چشم تو باران به من رسید

از اتفاق چشم تو باران به من رسید

عادل سالم

«به تو که عاشقت شدم اما شوهرت به زبان زیردریایی‌ها حرف می‌زد»

«به تو که عاشقت شدم اما شوهرت به زبان زیردریایی‌ها حرف می‌زد»

مرتضی بختیاری

درخت زندگی 44

درخت زندگی 44

علی ثباتی

زیبایی‌اش را به خیابان می‌برم

زیبایی‌اش را به خیابان می‌برم

سیمین رهنمایی