شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

ساچمه‌ها

با هر دو چشمم نگاهت می‌کردم

و تو پیراهنی بی‌گناه داشتی از سپید

شاید عروس می‌شدی در این عکس

بی اختیار گریه ام می‌گیرد

و دانه‌های گرد و فلزی می‌غلتند بر گونه‌هایم، آرام

می‌بینی "ساچمه‌ها" برای شعر زمخت‌اند

و مدام بیرون می‌ریزند

اما چه درد زیبای رمانتیکی

 

دست خودم نیست

دوست داشتم ببوسمت

و هنوز نگران خرس‌های قطبی باشیم

 

اما بر نگرد

حالا که یک هیولای ترسناکم

و حتی اشک‌های بی‌صدایم در خلوت این اتاق

پیراهنت را خونی می‌کنند.

 

فاضل گنجی

شعرها

آه ای غرور متصل به غم

آه ای غرور متصل به غم

احمد امیرخلیلی

دو شعر از رضا باب‌المراد

دو شعر از رضا باب‌المراد

رضا باب‌المراد

معنای هر کدام

معنای هر کدام

شاهین شیرزادی

خیابان‌هایی هم  هستند

خیابان‌هایی هم  هستند

پروین نگهداری