شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

از پنجره

از پنجره به بیرون نگاه که می‌کنم،

پرنده می‌شوم

باید بال‌هایم را به پر پرنده‌ای گره بزنم

پرواز را از یاد برده‌ام

اینجا آدم در فراموشی حل می‌شود،

اینجا هوا کم است

پرنده می‌شوم

! چه ارتفاع عجیبی

از اینجا، زمین چیزی نیست جز زباله‌دانی زرین نما

مادر، برای فردا مرا با گل گاو زبان ها دم کن

شاید کمی آرام شدم.

هدیه وفایی نژاد

شعرها

برادر

برادر

امیررضا وکیلی

ئەو ئەستێرانەی شان لە گوڵی کراسەکەم ئەدەن...!

ئەو ئەستێرانەی شان لە گوڵی کراسەکەم ئەدەن...!

شیوه عبدالهی

رستاخیز

رستاخیز

شقایق شاهرودی‌زاده

تنهایی

تنهایی

محمود بهرامی