شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

باغ معطر گیسو

تو در خوابی و من زل می‌زنم در تو

که از هر خواب زیبا باز بهتر تو

تو را در روز می‌بینم، به شب بهتر

سکوت بعد پرواز کبوتر: تو

حسد دارد به موهای تو شب پس من

لحافی از ستاره می‌کشم بر تو

کنارت می‌شمارم آرزوها را:

نخستین: تو، سپس: تو، دست آخر: تو

به آغوشت کشیدم، جانم آتش شد

چه داری در درون سینه دختر تو؟

چه داری کاینچنین آشفته می‌سازی

مرا چون معجزاتی از پیمبر، تو

گذارم باز می‌افتد به موهایت

بپیچانم در آن باغ معطر تو

نه معشوقی نه همسر «لا رفیق له»

خداوند منی، زآن هم فراتر: تو

به من گفتی: «به جز من کیست در قلبت؟»

زبانم لال شد؛ با دیده‌ی تر: «تو»

مصطفی توفیقی

تک نگاری

شعرها

معنای هر کدام

معنای هر کدام

شاهین شیرزادی

مجید عزیزی

بین تمام نام‌هایی که به این‌جا رسیده‌اند

بین تمام نام‌هایی که به این‌جا رسیده‌اند

سریا داودی حموله

دنیا دوباره زهر خودش را ریخت، خون گُر گرفت گوشه‌ی شریانم

دنیا دوباره زهر خودش را ریخت، خون گُر گرفت گوشه‌ی شریانم

محمود صالحی‌فارسانی

ویدئو