شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

مُحاکات

در سَری گرمِ مثله‌کردنِ خیالْ،هر سوالْ سقطِ یک شعارِ کال

مَدِ بی‌گُدارِ انتزاع ، هارِ هار...

مثلِ گازِ ناشیانه‌ای که حافظه،

حینِ هر اَدای آب‌دارِ واژه‌ی نمکْ بر قَفای سیبِ تُرش می‌زند...

یا مرورِ لَختْ‌ لَختِ هر مسیر ، عدلْ وقتِ انعقادِ یک قرار:

وقفِ عِیشِ ناتمامِ پرسه‌ای که فَصل را

به نرخِ خونِ یک غروبِ مُرده می‌خَرد...

رَدِ اِنقیادِ شورِ سرکشیْ بَر تنِ زُمختِ ابتذال...

در سَری گرمِ مثله‌کردنِ خیالْ،هر سوالْ سقطِ یک شعارِ کال

شایسته ساسانی مقدم

شعرها

تکرار

تکرار

محمد زندی

دنیا دوباره زهر خودش را ریخت، خون گُر گرفت گوشه‌ی شریانم

دنیا دوباره زهر خودش را ریخت، خون گُر گرفت گوشه‌ی شریانم

محمود صالحی‌فارسانی

رحیل

رحیل

بهاره فریس‌آبادی

موج‌هایش را بر پشت بسته بلند دریا

موج‌هایش را بر پشت بسته بلند دریا

قاسم درویشی دوراهک