شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

مُحاکات

در سَری گرمِ مثله‌کردنِ خیالْ،هر سوالْ سقطِ یک شعارِ کال

مَدِ بی‌گُدارِ انتزاع ، هارِ هار...

مثلِ گازِ ناشیانه‌ای که حافظه،

حینِ هر اَدای آب‌دارِ واژه‌ی نمکْ بر قَفای سیبِ تُرش می‌زند...

یا مرورِ لَختْ‌ لَختِ هر مسیر ، عدلْ وقتِ انعقادِ یک قرار:

وقفِ عِیشِ ناتمامِ پرسه‌ای که فَصل را

به نرخِ خونِ یک غروبِ مُرده می‌خَرد...

رَدِ اِنقیادِ شورِ سرکشیْ بَر تنِ زُمختِ ابتذال...

در سَری گرمِ مثله‌کردنِ خیالْ،هر سوالْ سقطِ یک شعارِ کال

شایسته ساسانی مقدم

شعرها

بی‌شرف های دور من: بسیار

بی‌شرف های دور من: بسیار

فرزین منصوری

برادر

برادر

امیررضا وکیلی

از گیسوان مشکی‌اش، از شانه می‌ترسی

از گیسوان مشکی‌اش، از شانه می‌ترسی

تمنا مهرزاد

کلایه

کلایه

حامد بشارتی