شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

مُحاکات

در سَری گرمِ مثله‌کردنِ خیالْ،هر سوالْ سقطِ یک شعارِ کال

مَدِ بی‌گُدارِ انتزاع ، هارِ هار...

مثلِ گازِ ناشیانه‌ای که حافظه،

حینِ هر اَدای آب‌دارِ واژه‌ی نمکْ بر قَفای سیبِ تُرش می‌زند...

یا مرورِ لَختْ‌ لَختِ هر مسیر ، عدلْ وقتِ انعقادِ یک قرار:

وقفِ عِیشِ ناتمامِ پرسه‌ای که فَصل را

به نرخِ خونِ یک غروبِ مُرده می‌خَرد...

رَدِ اِنقیادِ شورِ سرکشیْ بَر تنِ زُمختِ ابتذال...

در سَری گرمِ مثله‌کردنِ خیالْ،هر سوالْ سقطِ یک شعارِ کال

شایسته ساسانی مقدم

شعرها

چوار

چوار

احمد کریمی

آنْـدیگَری

آنْـدیگَری

جمال‌الدین بزن

کوه را با گلوله

کوه را با گلوله

دیار مردان‌بگی

تاریکی اشاره می کند: «تو»

تاریکی اشاره می کند: «تو»

نادره جلادت