شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

مُحاکات

در سَری گرمِ مثله‌کردنِ خیالْ،هر سوالْ سقطِ یک شعارِ کال

مَدِ بی‌گُدارِ انتزاع ، هارِ هار...

مثلِ گازِ ناشیانه‌ای که حافظه،

حینِ هر اَدای آب‌دارِ واژه‌ی نمکْ بر قَفای سیبِ تُرش می‌زند...

یا مرورِ لَختْ‌ لَختِ هر مسیر ، عدلْ وقتِ انعقادِ یک قرار:

وقفِ عِیشِ ناتمامِ پرسه‌ای که فَصل را

به نرخِ خونِ یک غروبِ مُرده می‌خَرد...

رَدِ اِنقیادِ شورِ سرکشیْ بَر تنِ زُمختِ ابتذال...

در سَری گرمِ مثله‌کردنِ خیالْ،هر سوالْ سقطِ یک شعارِ کال

شایسته ساسانی مقدم

تک نگاری

شعرها

بِالْفَحْلـَگی

بِالْفَحْلـَگی

جمال‌الدین بزن

همین که این در وامانده باز باز شود،

همین که این در وامانده باز باز شود،

محمود صالحی‌فارسانی

من که مبهوت چنان قوی،  و رقص

من که مبهوت چنان قوی، و رقص

منصور اوجی

هم ‌بغض!

هم ‌بغض!

محمدعلی بهمنی