شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

...

سر تا برآوردم از این‌همه خیزاب و موج
پرسیده بود چرا نهنگ؟
...

به قرار موعود
اتومبیلت در دهان آفتاب رها مانده
دهانِ گشوده در شرجی بندرعباس

به بوسه گاهی از گردن
آنچه در جوار لب‌های تو می‌چرخد
(‌آدمی‌)...

به استمرار این‌که می‌چرخد بر صفحه‌ی درخت
نه سایه‌ی بلند برگ است

حرف از پروانه به رنگ است
حرف از خال درشت
نشسته میان فرصت تردیدت
به چنگ از...

گل اینکه ندیده ای
پنهان از شاخه در یقۀ توست
به خار از نشسته در رگ
خونم به...

گل اینکه ندیده ای
پنهان از شاخه در یقۀ توست
به خار از نشسته در رگ
خونم به...

به تعلیق 
نقطه نقطه روشنای روی پیشانی
چشم از گشودن است به شوق
آیینه...

شکوفه همیشه این نیست
که درختی در آستین تو باشد
و دکمه‌های برهنه بر...

شعرها

تبانی

تبانی

رویا الفتی

دشت را  به تمامی فریاد شدم 

دشت را  به تمامی فریاد شدم 

هوشنگ رئوف

یک اعلان عمومی برای تذکر دوباره

یک اعلان عمومی برای تذکر دوباره

سردار شمس‌آوری

رنج

رنج

علی زیودار