شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

تک‌گویی زیر درخت غار

گاهی 
در یک‌آن اتفاق می‌افتد
سرمست می‌شوی
دردهایت را از یاد می‌بری
به عرش می‌رسی
و لحظه‌ای
بر تختی از یاقوت سرخ می‌نشینی
مثل آپولون
در اولین روزهای خدایی
از همان دم 
دردی دم
از دردی نو
جانت چنان به خودش می‌پیچید
که فراموش می‌کنی
سرمستی‌ات را
تو دل می‌بازی
و او
دل نمی‌بندد
به همین سادگی
 

واهه آرمن

شعرها

برادرم دیشب درگذشت

برادرم دیشب درگذشت

عبدالله علوی

این بهار را هم  نمردم و دیدم:

این بهار را هم  نمردم و دیدم:

ایرج کیا

سربازها رفتند

سربازها رفتند

وجیهه نوزادی

هم ‌بغض!

هم ‌بغض!

محمدعلی بهمنی