شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

گرفته بغض زنی شانه‌های مادری‌اش را
و عصر خسته‌ی تهران...

مستی روشنی‌ست در چشمت ای سراپای قامتت انگور
با شرابت بریز دینم را،  چشم عقل...

شیرزن باش هی بجنگ و بتاز، از شکستن نترس و زنده‌بمان
کودکت را سوار کن بشتاب،...

شعرها

اینم از روزگار ما گاوا 

اینم از روزگار ما گاوا 

لیلا ساتر

خوشه‌چین

خوشه‌چین

م. مؤید

دو شعر از غلامرضا نصراللهی

دو شعر از غلامرضا نصراللهی

غلامرضا نصراللهی

باران‌ها

باران‌ها

محمد ویسی