شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

فواره

دست می‌کشد به پای فرشته‌ها
آب خسته در ارتفاع نور

ـ بختت روشن
ای زاده‌ی تاریکی‌ها
همسایه‌ی سنگ‌ها
در گوش تو چه خوانده‌اند
که یک‌پا
ایستاده‌ای و 
می‌رقصی؟

ـ اگر بگویم
اگر که بگویم
بلند می‌شوی 
دامن ابرها را بگیری
ردِ نور و پرنده را ببوسی

ـ پایی ندارم ای آب
دستی ندارم ای آب

آب 
خم شد
کمان گرفت آب
تا به گوش خاک بگوید...
 

فریاد ناصری

شعرها

اندوه انبوه

اندوه انبوه

دریا لیراوی

معنای هر کدام

معنای هر کدام

شاهین شیرزادی

ه گوشم آه و فغان می‌رسد خدا را شکر

ه گوشم آه و فغان می‌رسد خدا را شکر

بهزاد گرانمایه

هرجا می‌روم 

هرجا می‌روم 

وجیهه نوزادی