شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

فواره

دست می‌کشد به پای فرشته‌ها
آب خسته در ارتفاع نور

ـ بختت روشن
ای زاده‌ی تاریکی‌ها
همسایه‌ی سنگ‌ها
در گوش تو چه خوانده‌اند
که یک‌پا
ایستاده‌ای و 
می‌رقصی؟

ـ اگر بگویم
اگر که بگویم
بلند می‌شوی 
دامن ابرها را بگیری
ردِ نور و پرنده را ببوسی

ـ پایی ندارم ای آب
دستی ندارم ای آب

آب 
خم شد
کمان گرفت آب
تا به گوش خاک بگوید...
 

فریاد ناصری

شعرها

باد سر میکوبد

باد سر میکوبد

فهیمه جهان آبادی

سه شعر برای گرگ و ماه

سه شعر برای گرگ و ماه

محمود بهرامی

شرجی یک کابوس!

شرجی یک کابوس!

شهرام شهیدی

من که کسی بویی نبرد از چند و چونم

من که کسی بویی نبرد از چند و چونم

کبری موسوی‌قهفرخی