شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

سورت ماران

بر پوستت بادها
در سینه یادها
تو جوی خرد بودی ای فرزند انسان
پس چه شد؟

قلبت
از طوفان‌ها گذشته
کبوتری که در خون می‌تپد
و هوش
از ماران به ارث برده بودی
پس چه شد؟

اکنون
ابری سفید بر سرت می‌کشم
و ردایی از ابر سیاه
بر تنت
بگذار
چوپان ابرها
گله به آذرخش براند

تا زنان 
کاسه‌های شیر را
نذر پوستی تازه کنند

ما نیز 
به خاکستری کهن 
تو را می‌آراییم

آن‌گاه به سورتی از ماران
برمی‌خیزی
مقدس و بخشیده
        سبز
و دست می‌شویی از خون

فریاد ناصری

شعرها

یک تفنگ 

یک تفنگ 

مجتبی هژبری

موعد ظفر بر زندگان است

موعد ظفر بر زندگان است

علیرضا جهانشاهی

در ساعات معینی از شبانه‌روز

در ساعات معینی از شبانه‌روز

مظاهر شهامت

اینم از روزگار ما گاوا 

اینم از روزگار ما گاوا 

لیلا ساتر