شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

با خود زنی آوردم از آمیزه‌ی اجساد

با خود زنی آوردم از آمیزه‌ی اجساد
با استخوانِ آب‌‌ و‌ خاک و روح آتش‌باد
یک زن که جانش خانه‌ی مرتاض‌ها بوده
از ساحت تن‌وار‌گی و پیلگی آزاد
یا قرن‌های پیش شاید راهبی بوده
که گوشه‌ی دیر خرابی رفته است از یاد
یا در صدایش کولیانی خسته می‌مویند
یا بر لبش دارند ایل نی‌زنان فریاد
با خود زنی از مشت‌ خاکی تازه آوردم
که با پری‌رودان و جنگل‌‌دیوها همزاد
بیش از چهل عصر است‌ دارد می‌دمد در من
این شعله‌ور اندوهِ با افسانه مادرزاد
با خود زنی آورده‌ام تنها و در کثرت
انبوهی از زن‌های غمگین و زنانِ شاد

سیده تکتم حسینی

شعرها

مثل همیشه مرگ تو را خواب دیده‌ام

مثل همیشه مرگ تو را خواب دیده‌ام

حسن زینلی مقدم

سوسن شدی و سرو شدی نسترن شدی

سوسن شدی و سرو شدی نسترن شدی

احسان بدخشانی

آن زن که می‌خواند و برایش دست می‌زنند

آن زن که می‌خواند و برایش دست می‌زنند

کوروش رنجبر

پنجره

پنجره

فروغ فرخزاد