شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

امصبح

امصبح در چندین ولایت برف باریده
بر روی آثار جنایت برف باریده
ای گرگ، از تنهایی لایتناهی‌ات
بیرون بیا دنیا برایت برف باریده
با بغض می‌خوانی: «خداحافظ گل سوری»
حس می‌کنم که در صدایت برف باریده
خوشبختی‌ام ردِ قدم‌های تو در کوچه‌ست
کم‌کم ولی بر ردِپایت برف باریده
تو رفته‌ای دیگر بخاری برنمی‌خیزد
از داخل گیلاس چایت… برف باریده
آواز شلیکی رسید و تا که پیدایت
کردیم دنیا بی‌نهایت برف باریده
پوشانده قطره قطره قطره قطره خونت را
بر روی آثار جنایت برف باریده
حالا تو یک افسانه‌ای در روستای ما
از ابتدا تا انتهایت برف باریده
 

رامین مظهر

تک نگاری

مستندنگاری با غزل

مستندنگاری با غزل

کبری موسوی قهفرخی

بلاغتِ شورش

بلاغتِ شورش

فرشاد سنبل‌دل

شعرها

سفرنامه

سفرنامه

عبدالعلی عظیمی

گزارش یک جشن

گزارش یک جشن

ستار جانعلی‌­پور

دو شعر از سیده تکتم حسینی

دو شعر از سیده تکتم حسینی

سیده تکتم حسینی

 صبح آن روز ساعت هفت از

صبح آن روز ساعت هفت از

محمد حسین عباسی