شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

خطِ سبزی که می‌کشد جنگل 

...
تقدیم شده به نیما یوشیج

خطِ سبزی که می‌کشد جنگل 
بر کمرگاهِ یالِ کوهِ بلند
هم‌چو آن یادگارِ دیرین، عشق 
که به دیوارِ سینه‌ام رُسته است

آه
از این دست‌هایِ بازِ درخت 
که بر آبیِ آسمان خفته است
مثلِ تشویشِ دلبری‌هایش 
که بر این حجمِ سرخ‌گون سُفته است.

آه ای یادهایِ مانده‌به‌جا 
از تب‌وتاب خیسِ خاطره‌ها 
لابه‌لایِ ستون و
ساقه و برگ 
یا که پشتِ هنوزِ کلبه‌ی مرگ 

اگر آن‌جا کسی به چشم آمد 
یال‌و‌کوپالش داده به باد 
پیرمردی که می‌کشد جان را 
سویِ مه‌گیرِ قله
جایِ بلند،
او منِ خسته است، سرگردان
که نداده است تن به گردِ زمان 

جان‌پناهش شوید 
او تنهاست،
خواب و بیداری‌اش پر از رؤیاست.
 

علیرضا سلطانی

تک نگاری

عطا و لقای امید

عطا و لقای امید

سید‌فرزام حسینی

آشناترین شکل شعر

آشناترین شکل شعر

علی مسعودی نیا

شعرها

درد که بیاید

درد که بیاید

راهبه خوشنود

اغوش نخل ها

اغوش نخل ها

میترا اکرمی

با دست چپ  گردن خروس بسوزد،  خانه‌ی شاعران جهان خط‌خطی‌ست

با دست چپ گردن خروس بسوزد، خانه‌ی شاعران جهان خط‌خطی‌ست

ابوالقاسم ایرانی

مرا از این‌که منم عاشقانه‌تر بنویس

مرا از این‌که منم عاشقانه‌تر بنویس

عادل سالم