شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

آن‌ها می‌روند، سایه‌ای می‌ماند

 

آن‌ها می‌روند، سایه‌ای می‌ماند

سایه‌ای از جنس زن 

زنی از جنس خاک

خاکی متبرک به عشق

آن‌ها می‌روند

زنی می‌ماند

و آرام‌آرام بشقاب‌ها را

با آب سرد می‌سابد

آن‌ها می‌روند

دنبال دنیایی شلوغ

سایه‌ای می‌ماند

و دستمال می‌کشد بر

گرد و خاک‌ها

آن‌ها می‌روند

غرق می‌شوند در کاری بزرگ

زنی می‌ماند

که با قیچی غنچه‌های رز

باغچه را می‌چیند

آن‌ها می‌روند

سایه‌ای می‌ماند

و هر روز با دامن پُرچین

در خانه می‌چرخد

بی‌دغدغه‌ای از

چین‌های دور چشمانش، می‌خندد

سایه‌ای می‌ماند

آن‌ها می‌روند

بیتا رزمی

شعرها

آلما

آلما

صدرا یوسف زاده

سه شعر برای گرگ و ماه

سه شعر برای گرگ و ماه

محمود بهرامی

سگ جان

سگ جان

کوروش جوان‌روح

من حواسم همیشه پرتِ توئه

من حواسم همیشه پرتِ توئه

احمد امیرخلیلی

ویدئو