مهدی شعبانی
شعرها
صوت ها
ویدئوها
کتاب ها
آیا تک تیری در تفنگت داری؟
یا در ته کاسه از شرنگت داری؟
دارم خفه می شوم...
آواز تو در کوه و صحاری جاری است
چون رودِ خروشان بهاری جاری است
هر سنگ گرفته است...
دلخسته و ناامید از اینجا رفت
پرپر شد و پرکشید از اینجا رفت
ای...
خالیست ز سیب و سمنو زنبیلش
غم ریخته توی کاسهی آجیلش
از راه رسیده...
پیکی نفرستاد کسی دنبالت
بدجور گرفته است از ما حالت
ای سال جدید! عذرمان را...
نه برگ و گلی نه زرق و برقی با تو
زنده نشدهست غرب و شرقی با تو
بیشعر...
دلها همه از بهار شد سرد، ای عید!
شد سبزهی آرزویمان زرد، ای عید!
...
تأثیر نمیکند دعایم، ای عید
شد بسته به غصه دست و پایم، ای عید
کو شادی و کو...
تقویم تو چارفصل جز ماتم نیست
تحویل گرفتن تو غیر از غم نیست
کو بانگ مقلب القلوبت...
با مژده و وعده و وعید آمدهاست
این دزد که با دستهکلید آمدهاست
...