شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

آه اگر وا کنی آغوش و پناهم باشی

...

آه اگر وا کنی آغوش و پناهم باشی

میشود خاتمه ی این همه آهم باشی

 

دوزخ و بوسه ی تو ، هر دو مرا خواهد سوخت

وَ سزاوارم... اگر که تو گناهم باشی

 

شانه ات دشت! اگر ابر شدم ، می خواهم

میزبان من و باران نگاهم باشی

 

من پر از پرسشم و خنده ات استدلالی ست_

تا خودت فلسفه ی عمر تباهم باشی

 

باز کبریت بکش! عشق همین است که : تو

هم بسوزانی و هم روشنِ راهم باشی

 

مثل یک آینه ، در من تو نمایان شده ای

فکر کن برکه شدم بلکه تو ماهم باشی

علیرضا میرزایی

شعرها

نه با تو زندگى از حال و روز زارش گفت

نه با تو زندگى از حال و روز زارش گفت

مهدی فرجی

واگیری

واگیری

عبدالعلی عظیمی

دو پاره برای درخت و ع. ب

دو پاره برای درخت و ع. ب

سیاوش بانشی

عاشقانه به: فرهنگ، دار، هنر

عاشقانه به: فرهنگ، دار، هنر

شاپور جورکش

ویدئو