شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

اسکلت چند گنجشک

...

اسکلت چند گنجشک

از سر جنازه‌ی خانه‌ای

پرکشیدند

 

کودکان کوکی

از کار افتاده

در آتش‌بازی جشن‌های آزادی

عمرهای کاغذی ما

سوخته‌اند

 

ما عددهای جزغاله‌ی این عصریم

4611 را از زمین بلند کن

محل تولد

نام پدر

رویاهایش را پیدا کن

در کوچه‌هایی که دود می‌کنند

مثل سیگاری که از ترس همان پدر

در سیزده سالگی

نصفه دور انداختیم

کودکان کوکی

از کار افتاده‌اند

و بازی‌هایمان در خواب

دم دهانه‌ی آتشفشان‌های خاموش

دنبال ما می‌آیند

آسمان اورعی

تک نگاری

جنینِ گمشده

جنینِ گمشده

صابر محمدی

نام دیگرِ عشق

نام دیگرِ عشق

مهدی شعبانی

شعرها

من می‌دانم که  «ترس و لرز»،  موسیقایی‌تر از «موسیقی»ست،

من می‌دانم که  «ترس و لرز»،  موسیقایی‌تر از «موسیقی»ست،

علی قنبری

این روزا ...

این روزا ...

سیمین چایچی

امشو که فرگ تی تو وستم 

امشو که فرگ تی تو وستم 

 اقبال طهماسبی گندمکاری

بر پیراهن بیمارستان

بر پیراهن بیمارستان

فرخنده حاجی زاده