شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

گفتی : " فردا "

...

گفتی : " فردا " .

 

چه خوب است

که هرگز نخواهد آمد

یک پیاله‌ی دیگر از این تاریکی بریز

و فاصله بگیر

 

من دیگر بار

از دهان خودم زاده می‌شوم

لیز می‌خورم

تا پای کوه‌های شناور یخ

 

من سنگواره‌ی دیالوگ‌های ناقصم

بند نافم را پاره می‌کنم

بلند می‌شوم

هیچ جا نمی‌روم

کت و شلوار تو را می‌پوشم

همه‌ی روزها بعد از "فردا " سردترند

 

آتش را دوباره کشف خواهم کرد

یک پیاله‌ی دیگر تاریکی بریز

آسمان اورعی

شعرها

تلفن زنگ بزند

تلفن زنگ بزند

سارا مؤیدی

هرجا می‌روم 

هرجا می‌روم 

وجیهه نوزادی

نیمی که مرده  بر شانه‌های تو

نیمی که مرده  بر شانه‌های تو

یلدا منتظری

 نه این کوچه‌ی پیچ در پیج

نه این کوچه‌ی پیچ در پیج

سیروس رومی