شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

گفتی : " فردا "

...

گفتی : " فردا " .

 

چه خوب است

که هرگز نخواهد آمد

یک پیاله‌ی دیگر از این تاریکی بریز

و فاصله بگیر

 

من دیگر بار

از دهان خودم زاده می‌شوم

لیز می‌خورم

تا پای کوه‌های شناور یخ

 

من سنگواره‌ی دیالوگ‌های ناقصم

بند نافم را پاره می‌کنم

بلند می‌شوم

هیچ جا نمی‌روم

کت و شلوار تو را می‌پوشم

همه‌ی روزها بعد از "فردا " سردترند

 

آتش را دوباره کشف خواهم کرد

یک پیاله‌ی دیگر تاریکی بریز

آسمان اورعی

تک نگاری

شعرها

آن زن که می‌خواند و برایش دست می‌زنند

آن زن که می‌خواند و برایش دست می‌زنند

کوروش رنجبر

در خود فرو رفته‌ام

در خود فرو رفته‌ام

ربابه قصابان

اینم از روزگار ما گاوا 

اینم از روزگار ما گاوا 

لیلا ساتر

سوار چرمه‌ای از مه رسیدی و صدا کردی...

سوار چرمه‌ای از مه رسیدی و صدا کردی...

سیده تکتم حسینی