شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

برای مادرم    

برای مادرم    

از خم تند کوچه‌های 
سرد و یخ‌زده
عبور می‌کنم
دل رمیده به سوی تو
هر چند 
پیر و بی‌رمق شده‌ای 
اما 
مثل ماه می‌تابی
هرچند باران عمرت، افقی شده
اما 
زیر نگاه‌های گرم‌ات
عمود می‌بارد
و همین‌که
نفس می‌کشی
امیدم را هنوز باد نبرده
و چروک دست‌هایت 
مرا لمس می‌کند
دیروز یک حبه قند 
به من دادی
امروز 
بهاری‌ترین هوای من است.

مهین نظیفی

تک نگاری

شعرها

سیمای تاکستان‌ها

سیمای تاکستان‌ها

غلامحسین چهکندی‌نژاد

همه‌چيز از یک دعوتنامه شروع شد

همه‌چيز از یک دعوتنامه شروع شد

مجتبی هژبری

آه ای غرور متصل به غم

آه ای غرور متصل به غم

احمد امیرخلیلی

نیمی که مرده  بر شانه‌های تو

نیمی که مرده  بر شانه‌های تو

یلدا منتظری