شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

ابرهای خاکستری

ابرهای خاکستری

ابرهای خاکستری

 

بخاری سفید از دهان علفزار برمیخیزد

و دختری __

با کاسه ای کوچک از دل ِ مه می گذرد،

تا طویلهی تاریک!

 

خروسان خواب آلود

گاوآهن خسته را از خواب بیدار می کنند.

 

ابرهای خاکستری

ابرهای خاکستری

 

ابر با سرانگشتان خیس

به پلک بسته‌ی رودخانه آب میپاشد،

و ماهیان خرد

سر از آب بیرون میکنند.

 

بوی دود ِ خیس،

ترانهی مردد گنجشک از دهان ِ درخت.

و غربت غمناک سگی

در غوغای بی‌توقف رمه!

 

ابرهای خاکستری

ابرهای خاکستری.

علی احسانی زاده

شعرها

«من چرا به دنیا آمدم؟»

«من چرا به دنیا آمدم؟»

احمدرضا احمدی

روی تخته بزرگ می نویسد A

روی تخته بزرگ می نویسد A

شهریار خسروی

گزارش یک جشن

گزارش یک جشن

ستار جانعلی‌­پور

همه‌چيز از یک دعوتنامه شروع شد

همه‌چيز از یک دعوتنامه شروع شد

مجتبی هژبری