شعرها
صوت ها
ویدئوها
کتاب ها
لفظی مرعوب که در حنجره میلرزید، خلاصهتکانهای قلبِ پیش بود که با کوک بیرون...
سراغ بوتهای را که عمل آمدی گرفتهبود
ـ شجرهنامهای که در استخوانِ...
																		
سیاوشِ نیمبندی است اینکه از دریا آوردهام وُ به پشت خواباندهام
...
																		
چرا برای هر تبانیِ ناقص که کردم و نقشهها داشتم، شفاعتِ اَلکن آمد جز به قرارِ باد؟
...
																		
رگ احتمالی پاره شد اما
خون، قطعی بود که کتاب افتاد
ـ مرقومهی مستطابِ بهرام...
																		
 
                                 
												 
															 
															 
																	 
																	 
																	 
																	 
																	 
																 
																 
																 
																 
															 
															 
																