شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

بعد از تو

...

بعد از تو
تاریخِ کلمات
جمله
در قلبِ من 
فشرده شد
بچرخان پنجه را
چون صیادی خیره به استخوانِ صید
تا کهکشان
پُر از اوراد گردد.
من
مَحرمِ مجلسِ تو
با هزار جفت نگاه حرام
اکنون
همایِ فتاده‌ی دشت‌ها
هوا به حنجره می‌چرخانم و
مجلسِ تو
به قهقهه
با هزارویک جفت چشمِ حرام
می‌شد.

ـ خیال
حنجره‌ی خون‌آلود است
خنجری که مقتول
به دست دارد.

بهنود بهادری

تک نگاری

باد می‌گفت با باد

باد می‌گفت با باد

آنوشا نیک‌سرشت

شعرها

آنْـدیگَری

آنْـدیگَری

جمال‌الدین بزن

با جامی برکف 

با جامی برکف 

غلامحسین چهکندی‌نژاد

عاشقانه به: فرهنگ، دار، هنر

عاشقانه به: فرهنگ، دار، هنر

شاپور جورکش

پنج شعر از سیروس نوذری

پنج شعر از سیروس نوذری

سیروس نوذری