...
باید راوی را عوض کنید 
یا حرف اضافه را
بیاورید یا بردارید 
اول یا آخر
فرق میکند دیدن آدمی که سقوط کرد از کوه
با آدمی که کوه از او 
این جمله یکراست رفته ایستاده به تماشای خون
باید فعلش را آورد اول 
خونِ تکراری ملال آور است
اما اینکه شب خودش پیراهنی سیاه باشد
یا نه،
 تنی که پیراهنی سیاه بر خود انداخته
فرق ندارد
وقتی ساده نیست 
فهم ساعت ۳ بامداد،
یا ریختن
مثل گریه که مثلش را باید برداشت
گریه گریه است و به هیچچیز نمیماند
یا هر چیز دیگر که نمیماند به دیگری
زمخت مثل ترکهای دست و 
زخم
 
باید راوی را عوض کنید
و از اول شخصاً بگویید 
کوه را چگونه میبینید