شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

1
گورگاه سایه نمناک سکوت
انجماد خون و خروش هوش
تاریک‌ترین سده تحمل...

شهری نهان درون این شهر و در من
در تبعیدش از تن چه نعره‌ها از جان بر...

 

عمر من بیرون از تن
در باغچه‌ی تابستان کهن
بر سبزه و...

یادگار دلبند دورانی از سر گذشته را
پرتابیدم به هوا
آن‌همه چهره و خط و...

در ایوان نیمروز

میخانه‌ای پر هیاهو
به هر سوی هستی
می‌برم با...

میز دراز «کافه مونزون»
سه زنده و شش مرده را دور خود دارد بر صندلی  


لیز می‌خورند و کلّه‌پا می‌شوند و له می‌گردند و
باز سرنگون...

شبان روزان ماه اوت را در الکل حل کردیم
یله در رؤیای لذتی بی‌گسست
با...

شعرها

به قلم

به قلم

نگین فرهود

«به تو که عاشقت شدم اما شوهرت به زبان زیردریایی‌ها حرف می‌زد»

«به تو که عاشقت شدم اما شوهرت به زبان زیردریایی‌ها حرف می‌زد»

مرتضی بختیاری

كلاهی بر سر آزادی

كلاهی بر سر آزادی

بکتاش آبتین

تاریکی اشاره می کند: «تو»

تاریکی اشاره می کند: «تو»

نادره جلادت