شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

شهری نهان درون این شهر و در من
در تبعیدش از تن چه نعره‌ها از جان بر...

 

عمر من بیرون از تن
در باغچه‌ی تابستان کهن
بر سبزه و...

یادگار دلبند دورانی از سر گذشته را
پرتابیدم به هوا
آن‌همه چهره و خط و...

در ایوان نیمروز

میخانه‌ای پر هیاهو
به هر سوی هستی
می‌برم با...

میز دراز «کافه مونزون»
سه زنده و شش مرده را دور خود دارد بر صندلی  


لیز می‌خورند و کلّه‌پا می‌شوند و له می‌گردند و
باز سرنگون...

شبان روزان ماه اوت را در الکل حل کردیم
یله در رؤیای لذتی بی‌گسست
با...

تک نگاری

شعرها

باران‌ها

باران‌ها

محمد ویسی

آن زن که می‌خواند و برایش دست می‌زنند

آن زن که می‌خواند و برایش دست می‌زنند

کوروش رنجبر

چوار

چوار

احمد کریمی

سه شعر از میثم مهر نیا

سه شعر از میثم مهر نیا

میثم مهرنیا