شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

پذیرش

هر چه تقاضای پناهندگی
به سفارت چشمانم رسیده است
همه را امضا می‌کنم
دلخوش به خطوط دست‌هایم بودند
چهارفصلی که از مرزهای سال گریختند

می‌پذیرم
الفبایی که تحت‌الحمایه‌ی من است
سرکشی کند
سوت بزند
خلاف قدم‌هایم برود به‌سویی
یادهای دیگری را بنویسد
یادآوری کند

گلوی کلمات را ولی بغضی
به دار خاموشی نیاویخته باشد!
 

مهرنوش قربانعلی

تک نگاری

شعرها

روی تخته بزرگ می نویسد A

روی تخته بزرگ می نویسد A

شهریار خسروی

در باغ

در باغ

شاپور جورکش

در خطبه‌ی بی‌نقطه‌ی کویر

در خطبه‌ی بی‌نقطه‌ی کویر

فریاد ناصری

چیزی از من در تَنده‌ی پدر جا ماند

چیزی از من در تَنده‌ی پدر جا ماند

مایرام تکیه‌ای