شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

سر سردخانه باید به تن جسد بیارزد، به‌همین‌جهت تنت را به شراب‌خانه بردم؛ که...

سر سردخانه باید به تن جسد بیارزد، به‌همین‌جهت تنت را به شراب‌خانه بردم؛ که...

بر لبِ بحرِ فَنا منتظر است ‌ای ساقی، آن شناگر که به امواجِ تو عادت داردl مَصلحت نیست ولی...

شعرها

همه‌چيز از یک دعوتنامه شروع شد

همه‌چيز از یک دعوتنامه شروع شد

مجتبی هژبری

من که کسی بویی نبرد از چند و چونم

من که کسی بویی نبرد از چند و چونم

کبری موسوی‌قهفرخی

سرودِ طُرقه  که کور می‌شود

سرودِ طُرقه که کور می‌شود

میلاد کامیابیان

کنارِ میدون شوشم،

کنارِ میدون شوشم،

سروش الهی