...
لطفاً کسی این تن را از برق نکشد
شب میبلعد
چشم چشم را.
ای دست سازههای ظاهراً اهلی
با موهایی روشن
که کور میکند
جنازهسازیتان!
این چند کلمه را نخورید
اینجا که یک نفر نشسته بو را پوست میگیرد
به عدم دم میدهد
نازک میاندازد
دراز به دراز روی چند کلمه که قورتشان داده قبلاً
یک نفر
با موهایی روشن
که دستبهدست میشد درشتی حدقه در خاموشیاش.
اهلیات را در سیال ذهن بدر!
خوابهای نشستهاش را بجو!
نکند فریب را بخورد
این بغل
که مسموم معصومیتی ذاتیست