شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

...

زُل زده از چشم هایت چشم آهو باز هم
می پرد از پلک هایت بال کوکو باز هم

...

در سر من بلوط سبزی هست ریشه هایش دویده تا سینه
اَره اَره بریده اند آن را...

...

کمال‌الملک رقصانده به رقص او قلم‌مویش
دو تا تالار آیینه به زیر...

تک نگاری

شعرها

برمانم ازین چریدنِ امن

برمانم ازین چریدنِ امن

راضیه بهرامی‌خشنود

 همیشه عیدها روشن بودی

 همیشه عیدها روشن بودی

سوری احمدلو

شاید زمان آن چای کم‌رنگی است 

شاید زمان آن چای کم‌رنگی است 

الهام جهانبازی گوجانی

اعتراف می‌کنم 

اعتراف می‌کنم 

مظاهر شهامت