شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

...

زُل زده از چشم هایت چشم آهو باز هم
می پرد از پلک هایت بال کوکو باز هم

...

در سر من بلوط سبزی هست ریشه هایش دویده تا سینه
اَره اَره بریده اند آن را...

...

کمال‌الملک رقصانده به رقص او قلم‌مویش
دو تا تالار آیینه به زیر...

شعرها

تو بگو سینه دارچینِ دیوانه

تو بگو سینه دارچینِ دیوانه

فهیمه جهان آبادی

از ابر و چشم

از ابر و چشم

م. مؤید

اضافه نشدی از به مقدار هیچ عدد

اضافه نشدی از به مقدار هیچ عدد

مظاهر شهامت

ظلم، چاقوی تیز آخته‌ای‌ست روی مردم کشیده کبّاده

ظلم، چاقوی تیز آخته‌ای‌ست روی مردم کشیده کبّاده

پوریا سوری