شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

به گلوله

...

به گلوله
که روشن است نرگس‌زار حنجره‌اش
مرا به خون نده!
ضمیمه به آمبولانس در پشت گلن‌گدنت
اول بار مرا تن کن
نگاهت را از این چشم عبور بده
و بعد در من بچرخ
در فریاد بی‌دهان خیابان.

آن لکه‌ی خون
بر پیشخوان دکه‌ی روزنامه‌فروشی
‌نگاهت را همان‌جا بگذار

من هرگز نبوده‌ام.

راضیه آقاجری

تک نگاری

گل فندق

گل فندق

کیوان نریمانی

شعرها

آن زن که می‌خواند و برایش دست می‌زنند

آن زن که می‌خواند و برایش دست می‌زنند

کوروش رنجبر

با جامی برکف 

با جامی برکف 

غلامحسین چهکندی‌نژاد

ای دوریِ نزدیک

ای دوریِ نزدیک

هادی میرزانژاد موحد

موعد ظفر بر زندگان است

موعد ظفر بر زندگان است

علیرضا جهانشاهی