شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

فراموشی تو

...

فراموشی تو
آلزایمر نیست
که با کمی قرص و
اندکی تحمل
بشود
به پای نوح نشست و
به این مرض
منگنه شد.
دوری تو
پروزا عقابی‌ست
که سینه را
می‌شکافد
و به قاف نه
به خاک سیلک
عروج می‌کند.
فاصله
این‌جا حادثه نیست
که دست تقدیر را
پانسمان کنم
روی ندانسته‌هایم
نبودنت را
افلاطون هم
نیافته است.
خورشید سرد را ببین
از این پس
سنگواره‌ای علیل است
که آرام
کلاغ هم
رویش
تخم می‌گذارد.
مگر یادت نیست،
نقاشی را خوب می‌دانم
کافی‌ست
لکه‌ای مشکی وینزور را
بردارم
با انگشت
روی سطح شب بگذارم
تا ماه
دیگر نباشد
اصلاً
می‌توانم کرکره‌ی آسمان را بکشم
بچسبانمش بر زمین
می‌توانم
پایان این شعر را
به پایان جهان
گره بزنم
و پایش را
با روان‌نویسی سرخ
امضا کنم
به تاریخ امروز
می‌توانم
اصلاً نباشم
اصلاً
اما
فراموشی تو
آلزایمر نیست
که با کمی
قرص و
اندکی مکث
بشود به پایش نشست و
زیر خاک سیلک دفن شد و
به خاطره‌ها پیوست

علیرضا مجابی

تک نگاری

سلام نازنین

سلام نازنین

نگار اسکندرفر

لئونارد کوهن فارسی

لئونارد کوهن فارسی

هادی خوانساری

شعرها

دهان خونی

دهان خونی

بکتاش آبتین

چه کسی  مادر کوزت را حامله کرد؟

چه کسی  مادر کوزت را حامله کرد؟

مهرگان علیدوست

مقدم بر لی لی  در سرزمین رقص

مقدم بر لی لی در سرزمین رقص

امیر خان پرور

امشو که فرگ تی تو وستم 

امشو که فرگ تی تو وستم 

 اقبال طهماسبی گندمکاری