شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

سلطانی لوده 

سلطانی لوده 
که همه شهرهایش را بخشیده بود در مستی 
بازیگری که بی‌جهت می‌رفت‌، بی‌جهت بر‌می‌گشت 
به من هیچ ربطی ندارد این پاییز ، این باد سرد 
من مثل پرنده‌ای نشسته بودم روی انگشت تو 
و تنهایی در پریز برق جابه‌جا می‌شد 
در کابینت آشپزخانه جابه‌جا می‌شد 
و در مهتابی اتاق پرپر می‌زد 

این‌طوری است که مریضی پیشرفت می‌کند 
این‌طوری است که مریضی پیشرفت می‌کند

سهیلا دیزگلی

شعرها

نه با تو زندگى از حال و روز زارش گفت

نه با تو زندگى از حال و روز زارش گفت

مهدی فرجی

دنیا دوباره زهر خودش را ریخت، خون گُر گرفت گوشه‌ی شریانم

دنیا دوباره زهر خودش را ریخت، خون گُر گرفت گوشه‌ی شریانم

محمود صالحی‌فارسانی

سطور بی تعبیر

سطور بی تعبیر

مهشید رستمی

خوابیده‌ای؟

خوابیده‌ای؟

شوکا حسینی

ویدئو