شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

سلطانی لوده 

سلطانی لوده 
که همه شهرهایش را بخشیده بود در مستی 
بازیگری که بی‌جهت می‌رفت‌، بی‌جهت بر‌می‌گشت 
به من هیچ ربطی ندارد این پاییز ، این باد سرد 
من مثل پرنده‌ای نشسته بودم روی انگشت تو 
و تنهایی در پریز برق جابه‌جا می‌شد 
در کابینت آشپزخانه جابه‌جا می‌شد 
و در مهتابی اتاق پرپر می‌زد 

این‌طوری است که مریضی پیشرفت می‌کند 
این‌طوری است که مریضی پیشرفت می‌کند

سهیلا دیزگلی

شعرها

این باغ سوگوار درختان بی بر است

این باغ سوگوار درختان بی بر است

رضا جمشیدی

هرگز در پیِ صندلی خالی

هرگز در پیِ صندلی خالی

قاسم آهنین جان

رضا به کودتای اول این قرن داده بودم بیایی

رضا به کودتای اول این قرن داده بودم بیایی

مجید اجرایی

بشمارها

بشمارها

محمد اشور